در حیرتم که چرخ چرا غرقِ خون نشد
در ماتمِ حسین، زمین واژگون نشد
چون آفتابِ یثرب وُ بطحا غروب کرد
رُخسارِ آفتاب، چرا قیرگون نشد
چون فخرِ کاینات، نگون شد زِ پشتِ زین
بنیادِ کاینات، چرا سرنگون نشد
جانِ جهان زِ چشمِ جهان رفت وُ وین عجب
این جانِ سخت از تنِ یاران برون نشد
افتاد آسمانِ امامت چو بر زمین
ساکت چرا سپهر وُ زمین، بی سکون نشد
آن تیره شَب دریغ که در دشتِ کربلا
بر رهنمایِ خلق کسی رهنمون نشد
«خاقان» به ماتمِ شهِ دین گفت با فغان
معدوم از برایِ چه این چرخِ دون نشد
دردا که زندگی به دو عالم حرام شد
کین چرخِ سفله دشمنِ دین را به کام شد 🌷
پ.ن:
غربال شدنِ مردم در آخر الزمان، مثلِ غربال شدنِ اصحاب حضرت امام حسین (علیه السلام) در شبِ عاشورا است. و ابتدایِ سفر الی الله سحرخیزی است. - آیت الله حق شناس - ❤️
موضوعات مرتبط: 📗 با کاروان شعر عاشورایی و آئینی ، فتحعلی شاه قاجار (دومین شاه قاجار) 🇮🇷
آن دم که جان بِه پا زِ وفا می سپارمت*
آیا بود که دست بِه گردن در آرمت
ای دِل بِه حالِ نزع کجا می برم ترا
بر خاکِ آستانۀ او می گذارمت
از وعدۀ دروغِ تو ای بی وفا ببین
جان می سپارم وُ بِه ره انتظارمت
دِل گفت می روی بِه که خواهی سپردنم
گفتم که بی کسم بِه خدا می سپارمت
گر جان زِ تن رود، نرود مهرت از دِلم*
از جانِ خویش دوست تر از دوست دارمت
چون دید سخت جانیِ خاقان بِه غمزه گفت
مانند ترکِ مست بر این می گمارمت 🌷
موضوعات مرتبط: فتحعلی شاه قاجار (دومین شاه قاجار) 🇮🇷
بر جایِ گُل، زِ گلبُنِ رویِ تو خار ماند*
ای پادشاهِ حُسن! زِ لشکر غبار ماند
صد داغ بیشتر بِه دِلم بود از بُتان*
داغی که از تو بود بِه دِل، یادگار ماند
حُسن وُ غرور وُ ناز وُ تکبّر تمام شد*
مستی زِ سر برون شد وُ رنجِ خمار ماند
قاصد رسید وُ مژدۀ وصلی زِ یار داد*
دِل بود وُ دیده ای که در این رهگذار ماند
روزی بُود که حکم شود در میانِ ما*
این داوری بِه پیشِ خداوندگار ماند
در بزم دوش نامِ تو بردند، جان نداد*
خاقان زِ سخت جانیِ خود شرمسار ماند 🌷
موضوعات مرتبط: فتحعلی شاه قاجار (دومین شاه قاجار) 🇮🇷
( استاد علی معلم ) 🕌🌹 زنانِ عالم الگویی بهتر از فاطمه (س) نمی توانند پیدا کنند 🌹🕌
( آقا عبدالمولی ) 🖤•می پرسی: چگونه ای؟ / می گویمت: گرفتارِ دردِ تو آپامه•🖤
( حسین منزوی ) ❤️•در سینه ام کران تا کران عشقِ توست•❤️
( امیرخسرو دهلوی ) 🖤•چشمات می دونن من خیلی وقته منتظر تواَم آپامه؟!•🖤
📚 از کتاب سلوک عاشورایی، منزل ششم: حق و باطل، نوشته ی حاج آقا مجتبی تهرانی
( مولوی جان ) 💙•خدا را نباید فراموش کرد؛ در خواب، در بیداری، در هَر حال و موقعیتی•💙
( خاقانی شروانی ) 🖤•وسعتِ جهان را نمیخواهم؛ تنگنایِ آغوشِ تو را میخواهم آپامه•🖤
( بیدل دهلوی ) 🕯 ♡آه از فراقِ يار؛ مرگم از اين واقعه خوش تر هزار بار♡ 🕯
( غبار همدانی ) 🖤•من تمامیِ این شب را غریبم؛ مرا در آغوش گیر وُ بفشار•🖤
( مشتاق اصفهانی ) 🖤•محبوبم! در خیالِ من، به پای هم پیر می شویم•🖤
( حافظ شیرازی ) 🖤•دوستت دارم آپامه؛ عشقت همه چیز را در درونم زنده می کند•🖤
( سالک قزوینی ) 🖤•شکسته دِل نشوی چون شکست پیش آید•🖤
( بیدل دهلوی ) 💚•اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم•💚
📚 از كتاب بیگانه ای در کنار کوچک خان، خاطرات یان کولارژ، ص۱۵۱، ۱۵۲
📚 از كتاب بیگانه ای در کنار کوچک خان، خاطرات یان کولارژ، ص۱۳۳، ۱۳۴
( فروغی بسطامی ) ❤️•فدایِ عشقِ تو جان است، تا به تن چه رسد•❤️
( صائب جانمان ) 🖤•ای آرزویِ من! خدای آسان کند مرا به سویِ تو راهی•🖤
( فخرالدین عراقی ) 🕯 ♡آه چه قدر دوستت دارم آپامه♡ 🕯
( سعدی شیرازی ) 🖤•چشمهایم را تو با دستانِ نرمِ خود ببند و رویایم را شیرین کن•🖤
( هلالی جغتائی ) 🖤•با لطافتِ سخن و شدتِ احساس دوستت دارم آپامه•🖤
( سعدی شیرازی ) 🕌 🌹 فقط حیدر امیرالمومنین است 🌹 🕌
( سالک قزوینی ) 🖤•دو دلداده هستیم ما.. تا آنگاه که ماه 🌙 به خواب برود•🖤
( سعدی شیرازی ) 💙•صبح بخیر… تویی نخستین فکرِ هر صبحِ من، آپامه•💙
📚 از كتاب خاطرات اسدالله علم، جلد سوم، ص۳۵، یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۲
( پل الوار ) ❤️•در انتهایِ غم، همیشه دریچه ای باز است، دریچه ای روشن•❤️
( اوحدی مراغه ای ) 🖤•محبوبم! شما نباشید، شب هایم بی رحمانه صبح می شوند•🖤
( خاقانی شروانی ) 🖤•و صِدايت هم دليلِ ديگريست برای زندگی آپامه•🖤
( خواجوی کرمانی ) 🖤•این فکر که اکنون کنارم نخوابیده ای، مرا خُرد می کند•🖤
📚 شعر فریاد از دفتر زمستان نوشته ی مهدی اخوان ثالث
( بیدل دهلوی ) 🖤•تنم اینجاست، و روحم جاییست که او در آن نفس می کشد•🖤
صفحه اصلی 💯





































































































































































































































































































